همیشه نقش رهبری با امتیازات ویژهای همراه بوده است، اما هیچ وقت کار ساده ی نبوده است. رهبری با تصمیمات و مسئولیت های زیادی همراه است، مخصوصا زمانی که گروه بزرگی از افراد به شما برای هدایت و رهبری اعتماد میکنند. در حالی که نقش رهبری به وقت و تلاش نیازمند است، رهبران میدانند برای مدیریت و راهنمایی کارکنان خود به حضور مستمر در دفتر نیاز ندارند. رهبری هوشمند به معنای استفاده حداکثری از ساعات کاری برای یادگیری تفویض اختیار، اولویتبندی و سادهسازی است.
اسطورهای به نام سختکوشی
افرادی که نقش رهبری را ایفا میکنند، تصور میکنند موفقیت آنها با فاکتورهایی همچون ساعات طولانی مدت کار و پاسخدادن به ایمیلها و بررسی گزارشاتها و… اندازهگیری میشود. به همین خاطر، رهبران همواره در حین انجام کوچکترین کارها دچار احساس استرس و احساس فرسودگی میشوند. دلایل بسیاری برای پذیرفتن این تفکر به عنوان استاندارد برای نقش رهبری وجود دارد.
Roxana Hewertson، بنیانگذار انجمن مشاوره تجاری AskRoxi.com، میگوید: “وقتی این نوع رفتار نامتعادل را در محیط کاری مشاده میکنم از رهبران سوالاتی به منظور دستیابی به علل اصلی و ریشه این عدم تعادل میپرسم. ” او در ادامه میگوید: “در واقع، یک رهبر موفق میداند که چگونه برنامه کاری خود را در مدت زمان معقولی بدون آسیب به زندگی شخصی و سلامتی خود تعیین کند.”
رهبری در مقابل مدیریت
دلیل دیگری که رهبران ممکن است بیش از حد کار کنند، عدم تشخیص تفاوت بین رهبری و مدیریت است. Dr. John Alizor، نویسنده کتاب “رهبری: درک تئوری، سبک و عملکرد/ Leadership: Understanding Theory, Style and Practice” (WestBow Press، 2013)، میگوید این مسئله یک سوتفاهم رایج در بین رهبران است. آلیزور به بخش اخبار روزانه تجاری گفته است: “مدیران فعالیت های تجاری را کنترل و مدیریت کرده و سخت كار میكنند تا در فعالیتهای زیادی درگیر باشند.” در ادامه میافزاید: “آنها اعتبار به دست میآورند، در حالی که رهبران اعتبار میبخشند.”
کار رهبر دقیقاً مشخص است و آن رهبری کردن است. مسئولیت اصلی شما به عنوان یک رهبر، راهنمایی و نظارت بر کار کارکنان سازمانتان است. دکتر Tasha Eurich، نویسنده کتاب “Bankable Leadership” (Greenleaf Book Group Press، 2013) توصیه میکند: “همواره از خود این سوال را بپرسید، آیا این کار را فقط من میتوانم انجام دهم؟” وی در ادامه میافزاید: ” به یاد داشته باشید، شما بهترین فرد برای انجام کاری که به شما محول شده نیستید، گاهی نیاز است آن کار را به کارکنان خود بسپارید.”
زمانی که رهبران نظیر مدیران رفتار میکنند، خود را با کارهای غیرضروری درگیر میسازند. در ضمن، شما به ایفای نقش میکرو مدیر سرسخت برای تکمیل فعالیتهای سازمانتان نیاز ندارید. آلیزور در ادامه میگوید: “افراد کمی خواهان همکاری با رهبران سرسخت هستند، رهبرانی که در کلیه فعالیتهای سازمان شرکت کرده و آنها را به سختی و با دقت آنالیز میکنند.”
تفویض اختیار کرده و اولویتبندی کنید!
یکی از بهترین راهها برای تمرین نقش رهبری هوشمند این است که به کمک گروه خود بروید و کلیه انرژی خود را بر روی مسئولیتهایی که برعهده شما است، گذاشته و آنها را به اتمام برسانید. در ضمن، برنامهریزی و اولویتبندی برای گروه کارکنان شما نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
Plunkett Tost به رهبران هشدار میدهد، با احتیاط از اختیارات خود برای افزایش کارایی سازمان بهره ببرید. وی در ادامه میگوید: ” اطمینان داشتن از صلاحیت افراد شایسته در گروه خود برای رهبران بسیار مهم است. علاوه بر این، تخصیص کارها به روشهایی که کارکنان بتوانند به بهترین حالت ممکن کارها را به سرانجام برسانند، از اهمیت زیادی برخوردار است.” قدرت تفویض و واگذاری اختیارات میتواند باعث سلطه جویی رهبران شود، و آنها را از مهمترین نقش رهبری که تسهیل عملکرد گروه است، دور نگه دارد. “
Hewertson به رهبران توصیه می کند، قبل از شروع تفویض و تکمیل وظایف خود، زمانی را صرف تقویت روحیه گروهشان کنند. وی به خبرگذاری تجارت روزانه گفته است: “مردم باید احساس امنیت کرده و متناسب با نقش ها و انتظارات خود با یکدیگر همکاری کنند. علاوه بر این، آگاهی از نقشها و انتظارات میتواند به افزایش اعتماد آنها از یکدیگر و به سرانجام رساندن وظایفشان به نحوه احسن کمک کند. وی در ادامه میگوید: ” پرش به سمت کار کاملاً هوشمندانه نیست. و اینگونه، به زمان بیشتری برای پاکسازی مشکلاتی که ایجاد شده نیاز است.”
سادهترین مسیر
طبق گفتههای اوریچ معمولا رهبران از یافتن کوتاهترین و سادهترین مسیر برای انجام صحیح کارها میترسند. این علت را میتوان در این نوع طرز تفکر که انجام سریع کارها باعث خوب به نظر نرسیدن کارها میشود، پیدا کرد. البته، فارغ از این نوع طرز تفکر، صرف زمان زیاد برای اتمام یک پروژه در طولانی مدت میتواند نتیجه بد و ناموفقی داشته باشد.
اوریچ میگوید: “قانونی وجود دارد، طبق این قانون هرچه زمان بیشتری را صرف کاری كنیم، متناسب با آن كیفیت كار نیز کاهش مییابد.” “تعیین محدودیت زمانی برای اتمام یک فعالیت یا وظیفه خاص میتواند به تمرکز و انجام سریعتر آن کار کمک کند. شما میتوانید برای این کار از مشاورهها و راهنماییهای افرادی که در حوزه مشابه شما کار میکنند، استفاده کنید.”
هورتسون میگوید: “شما از طریق حل درگیریهای حل نشده مقدار زیادی از انرژی سیستم و گروه خود را حفظ میکنید.” “البته این مشکلات به خودی خود برطرف نمیشوند؛ و شما برای برطرفکردن آنها به برنامههایی هدفمند نیاز دارید. والا مشکلات همچون شاخکهای چسبنده رشد کرده و در همه جا پخش میشوند.”
و برای اینکه تاکتیکها و استراتژیهای مدنظرتان به نتیجه برسد، در ابتدا باید خود را به عنوان یک رهبر شایسته و معتمد به گروهتان معرفی کنید. آلیزور میگوید: “به کارمندان خود احترام گذاشته و به قولهایی که به آنها میدهید، عمل کنید.” “شما برای این که رهبری موفق و موثر باشید به صداقت و درستی احتیاج دارید. اگر کارکنانتان به شما اعتماد نکنند، احتمالاً چشمانداز موفق و موثری برای آینده سازمان شما وجود نخواهند داشت.”
نظری دهید